عزیز دل مامان
سلام پسر زیبای من
شیر مرد کوچک با بزرگتر شدنت لذت حضورت را شیرین تر می کنی
من به وجودت می بالم این روزها به زبانکده می روی ترم اول هستی
فکر نمی کردم اینقدر انگیزه و استعداد در زبان آموزی از خودت نشان دهی
همیشه از من می پرسی مامان این کلمه به انگلیسی چی میشه
راستش گاهی اوقات خودم هم می مانم آنجا خیلی بهت خوش می گذره
یه دوست فابریک به نام امید پیدا کردی که متاسفانه ترم بعد نمیاد
و من خیلی ناراحتم که دوستت را از دست می دهی دیگر اینجا عکسی
نمی گذارم عکسهایت و تصویر فعالیتهایت همه در اینستا هستند مدت زیادیست
که درین محیط ثبت خاطره نکردم و خودم ازین بابت ناراحتم این روزها هر روز صبح
به خانه ی مهیاد و مهراد و مهرو می رویم با بچه ها بازی می کنی و خیلی شادی
تا الان هم 100 لغت فارسی از پک را بلدی رنگها را می شناسی حتی طوسی و کرم
من خیلی خوشحالم
iبزار دو نمونه از رفتارهای آزاردهنده ات رو بگم یکیش اینکه اکم اشتهایی با غذا قهری
با گریه باید غذا بخوری دیگه اش اینکه واسه هر چیزی به جای اینکه حرف بزنی گریه می کنی
مثلا امروز خونه خاله مهیاد از تو دو سال کوچکتر ه گویا باهاش صحبت می کردی ولی اون
توجهی بهت نمی کرد یهو گریان به طرفم اومدی گفتی مامان با مهیاد صحبت می کنم
ولی گوش نمی ده این اخلاقت خیلی آزار دهنده است