هدیه خدا به مامان و بابا

عزیز دل مامان

سلام پسر زیبای من  شیر مرد کوچک با بزرگتر شدنت لذت حضورت را شیرین تر می کنی  من به وجودت می بالم این روزها به زبانکده می روی ترم اول هستی  فکر نمی کردم اینقدر انگیزه و استعداد در زبان آموزی از خودت نشان دهی  همیشه از من می پرسی مامان این کلمه به انگلیسی چی میشه  راستش گاهی اوقات خودم هم می مانم آنجا خیلی بهت خوش می گذره  یه دوست فابریک به نام امید پیدا کردی که متاسفانه ترم بعد نمیاد  و من خیلی ناراحتم که دوستت را از دست می دهی  دیگر اینجا عکسی  نمی گذارم عکسهایت و تصویر فعالیتهایت همه در اینستا هستند مدت زیادیست  ...
10 شهريور 1395

بزرگمرد کوچک

سلام پسرم این روزها من خیلی خوشحالم چون نتیجه ی زحمات خود را شاهد هستم خیلی تلاش کردم منضبط باشی خدا را شکر نظم از اصول رفتارت شده است خیلی هم پاکیزه هستی مفهوم لغت وسایل شخصی در شما بسیار جا افتاده است اینکه هر کسی باید غذای بشقاب خودش را بخورد  هر کسی باید هر چیزی که مربوط به خودش است دخل و تصرف داشته باشد دیروز برایت پفیلا درست کرده بودم محتوی بشقاب خود را خوردم و خواستم عمدا ناخونکی بر بشقابت داشته باشم شما با من برخورد داشتی گفتی هر کسی باید مال خودش را بخورد روز دیگری برایت چی پف خریده بودم بدونه اینکه خودم متوجه رفتارم باشم یک عدد بعد از خالی کردن در ظرف از آن بر داشتم شما گفتید " مگه اینو واسه من نخریدی " گذاشتن عکس...
15 بهمن 1394

پسرم میوه ی زندگی من

      سلام پسرعزی زم مدتی است که برایت نمی نویسم البته کمی شرمسارم و از شما عذرخواهی می کنم در این مدت هم اتفاقات زیادی رخ داده که شیرین ترین آن سی و یک تیر ماه بوده تولد 3سالگیت مبارک من این بالندگی را به شما تبریک می گویم به بهانه این روز قشنگ برایت سه چرخه و تبلت هدیه گرفتم فاءزه جون هم یه میز و صندلی که تصویرش را برایت می گذارم و شما هم خیلی خوشحال شده اید اتفاق قشنگ دیگر کوتاه شدن موهایت بوده بالاخره 10 آذر ماه ساعت 11شب توانستم موافقت بابا مهدی را جلب کنم خیلی دوست داشتم در آرایشگاه از شما فیلم بگیرم ولی می ترسیدم بابا تا صبح پشیمان شده خیلی سریع و ذوق زده خودم با قیچی کوتاه کردم بعد از کوتاه شدن موهایت رف...
4 دی 1394

ساعت کار دستی

سلام پسرم  الان که این متن را می نویسم تو در خواب ناز هستی  باورم نمی شود هنوزه که هنوزه وقتی می خوابی دلم  برایت تنگ می شود امروز دمپایی مرا به پا کردی و با ذوق  به طرفم می امدی که یهو خوردی زمین چانه ات به پله خورد  و خونمردگی ایجاد شد لثه ی زیر دو تا از دندان هایت هم خونی  شده بود من خیلی ترسیدم خدارا شکر چیزی نشد فکر کردم شاید دندانهایت شکسته باشند عزیزم من تحمل درد کشیدنت را ندارم مدتی است که همیشه فکر می کنم تورا از دست خواهم داد بی اراده گریه ام می آید تو همه ی وجودم شدی و من با وجود اینکه تو همیشه در کنارم هستی دلتنگت می شوم  ...
13 ارديبهشت 1394

اتوبوس و ماشین پلیس

سلام پسرم این روزها حالت خیلی خوب است و من خیلی خوشحال هستم رشد خیلی خوبی داری هنوز سه سالت پر نشده البته چیزی به تولدت نمانده تعطیلات عید را نتوانستیم به جایی برویم چون پدرت سرکار بود روز سیزده بدر هم جایی نرفتیم ولی در خانه خیلی به ما خوش گذشت بابا کباب درست کرد و کلی عکس گرفتیم فلش کارت وسایل نقلیه را با هم کار می کنیم این روزها همیشه صحبت از ماشین پلیس بوده و اتوبوس من هم برایت این دو ماشین را خریدم تو با ماشین هایت خیلی خوب سرگرم می شوی علاقه ی خیلی زیادی به آنها داری هر زمان هم که سوار ماشینی می شوی اصلا دوست نداری از آن پیاده شوی...
24 فروردين 1394

بابا بزرگ رفته پیش خدا

سلام  پسرم  به یاد ندارم کی واست مطلب نوشتم باید مرا ببخشی اتفاقاتی افتاده که من نتوانستم به سایت بیایم اواخر دی ماه بابابزرگ از پیش ما رفت  اوایل که به تو می گفتیم بابا بزرگ کجاست می گفتی رفته به دستشویی  از آنجایی که سرویس رفتن بابا بزرگ خیلی طول می کشید و تو همیشه  می رفتی در دستشویی را می زدی و او را صدا می کردی بعد از فوتش هم  می گفتی :" بابابزرگ دشوییه برم صدا کنم "بعد ها می گفتی رفته پیش خدا  جای بابا بزرگ خیلی خالیه  روحش شاد  و دلایل دیگر عروسی خاله جان و دایی جان بوده که متاسفانه عکسی از مراسم  ...
24 اسفند 1393

جیگر طلا

سلام پسرم از آنجایی که من عاشق تو هستم و یک عاشق  واقعی در واقع یک شاعر واقعی است برایت به زبا ما زنی شعری سروده ام که برایت می نویسم : جیگر طلاء مه پسر  خیلی بلاء مه پسر خنده کانده انار واری دونه وونه چشم و چراغ منه دیوونه وونه ون اسبه رو چشم سیاه بلارم فرفره مو قد و بالاره بلارم شعر و کتاب قصه ره خوندنه وه سره دله پیدا نوونه ونواری این گت دنیای دله شیرین زبون چه مهربونه این ریکا صد باریکلا دانه وه زود باش بءو ته ماشالا یک شعر دیگر تموم روز مه ریکا مره گونه دم ...
17 دی 1393